مدت زمان مطالعه 25 دقیقه
توضیح المسائل آقای سیستانی

۷. سجده

[۱۳۵۱] [۱۳۵۲] [۱۳۵۳] [۱۳۵۴] [۱۳۵۵] [۱۳۵۶] [۱۳۵۷] [۱۳۵۸] [۱۳۵۹] [۱۳۶۰] [۱۳۶۱] [۱۳۶۲] [۱۳۶۳] [۱۳۶۴] [۱۳۶۵] [۱۳۶۶] [۱۳۶۷] [۱۳۶۸] [۱۳۶۹] [۱۳۷۰] [۱۳۷۱] [۱۳۷۲] [۱۳۷۳] [۱۳۷۴] [۱۳۷۵] [۱۳۷۶] [۱۳۷۷] [۱۳۷۸] [۱۳۷۹] [۱۳۸۰] [۱۳۸۱] [۱۳۸۲] [۱۳۸۳] [۱۳۸۴] [۱۳۸۵] [۱۳۸۶] [۱۳۸۷] [۱۳۸۸] [۱۳۸۹] [۱۳۹۰] [۱۳۹۱] [۱۳۹۲] [۱۳۹۳] [۱۳۹۴] [۱۳۹۵] [۱۳۹۶] [۱۳۹۷] [۱۳۹۸] [۱۳۹۹] [۱۴۰۰] [۱۴۰۱] [۱۴۰۲] [۱۴۰۳] [۱۴۰۴] [۱۴۰۵] [۱۴۰۶] [۱۴۰۷] [۱۴۰۸] [۱۴۰۹] [۱۴۱۰] [۱۴۱۱] [۱۴۱۲] [۱۴۱۳] [۱۴۱۴] [۱۴۱۵] [۱۴۱۶]

ج۱، مسئله ۱۳۵۱ . نمازگزار باید در هر رکعت از نمازهای واجب و مستحب، بعد از رکوع، دو سجده انجام دهد و سجده این طور محقّق می‌شود که پیشانی را به قصد خضوع در پیشگاه خداوند متعال، به شکل مخصوص بر زمین بگذارد؛ واجبات و احکام سجده در مسائل زیر ذکر می‌شود.

واجبات سجده / قرار دادن قسمت‌های هفت‌گانه بر زمین

ج۱، مسئله ۱۳۵۲ . در حال سجده در نماز، واجب است نمازگزار علاوه بر گذاشتن پیشانی، کف دو دست و دو زانو و دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد؛

منظور از «پیشانی» در مورد سجده، بنابر احتیاط واجب، وسط آن است و آن، شبیه مستطیلی است که از کشیدن دو خطّ فرضی بین ابتدای دو ابرو[۱] در وسط پیشانی تا محلّ روییدن موی سر به دست می‌آید.

ج۱، مسئله ۱۳۵۳ . در سجده واجب نیست نمازگزار تمام پیشانی (منظور از پیشانی در مسأله قبل گذشت) را بر زمین یا مُهر یا شیء دیگری که سجده بر آن صحیح است بگذارد؛ بلکه اگر مقداری از پیشانی را بر زمین یا مُهر یا شیء دیگری که سجده بر آن صحیح است، بگذارد که عرفاً صدق سجده نماید، کافی است هرچند به اندازۀ یک بند انگشت یا کمتر از آن باشد.

ج۱، مسئله ۱۳۵۴ . انسان در سجده باید دو کف دست (که شامل انگشتان هم می‌شود) را بر زمین بگذارد و بنابر احتیاط واجب، در صورت امکان همۀ کف دست را بر زمین بگذارد؛

ولی در حال ناچاری و اضطرار، پشت دست هم مانعی ندارد و اگر پشت دست هم ممکن نباشد، بنابر احتیاط واجب، باید مچ دست را بر زمین بگذارد و چنانچه آن را هم نتواند، تا آرنج هر جا را که می‌‌تواند بر زمین بگذارد و اگر آن هم ممکن نباشد، گذاشتن بازو کافی است.

ج۱، مسئله ۱۳۵۵ . انسان در هنگام سجده باید دو زانوی دو پا را روی زمین بگذارد و گذاشتن تمام کاسۀ زانو بر زمین لازم نیست؛ بلکه کافی است ابتدای زانوی پا، یعنی محلّ اتّصال کاسۀ زانو به انتهای استخوان ساق پا را روی زمین بگذارد.

ج۱، مسئله ۱۳۵۶ . در سجده باید فرد دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد، ولی لازم نیست سرِ دو انگشت بزرگ را بر زمین بگذارد؛ بلکه گذاشتن پشت یا روی یا کنارۀ دو انگشت بزرگ نیز کافی است.

ج۱، مسئله ۱۳۵۷ . اگر نمازگزار علاوه بر گذاشتن دو انگشت بزرگ پا بر زمین، سایر انگشت‌ها را هم بر زمین بگذارد، اشکال ندارد؛

امّا چنانچه انگشت بزرگ پا را بر زمین نگذارد و انگشت‌های دیگر پا یا روی پا را بر زمین بگذارد یا به دلیل بلند بودن ناخن، شَست به زمین نرسد، نماز باطل است و کسی که به علّت ندانستن مسأله نمازهای خود را این طور خوانده، چنانچه در فراگیری مسأله کوتاهی کرده و مقصّر بوده باید دوباره بخواند و اگر در فراگیری مسأله کوتاهی از او سر نزده و جاهل قاصر بوده، نمازهایی که خوانده صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۵۸ . کسی که مقداری از انگشت شست پایش قطع شده، باید بقیّۀ آن را بر زمین بگذارد و اگر چیزی از آن نمانده، یا چنانچه مانده خیلی کوتاه است که نمی‌‌توان آن را به هیچ وجه بر زمین یا چیز دیگری گذاشت، بنابر احتیاط واجب باید بقیّۀ انگشتان را بگذارد و اگر هیچ انگشتی در پاهایش وجود ندارد، هر مقداری که از پا باقی مانده بر زمین بگذارد، کافی است.

ج۱، مسئله ۱۳۵۹ . کسی که می‌‌تواند پیشانی را به زمین بگذارد، اگر آن را عمداً یا سهواً به زمین نگذارد، سجده نکرده است، هرچند جاهای دیگر به زمین برسد، ولی اگر پیشانی را به زمین بگذارد و سهواً جاهای دیگر را به زمین نرساند، یا سهواً ذکر نگوید، سجده صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۶۰ . اگر فرد به‌طور غیر معمول سجده کند، مثلاً سینه و شکم را بر زمین بچسباند یا پاها را مقداری دراز کند، چنانچه عرفاً بگویند: «سجده کرده»، نمازش صحیح است؛ ولی اگر بگویند: «دراز کشیده» و سجده صدق ننماید، نماز او باطل است.

ذکر سجده

ج۱، مسئله ۱۳۶۱ . نماز گزار واجب است در سجده، ذکر بگوید و بهتر آن است که در حال اختیار (غیر اضطرار)، سه مرتبه «سُبْحانَ اللّهِ‌» یا یک مرتبه «سُبْحانَ رَبّیَ الْأَعْلی وَبِحَمْدِه»[۲] بگوید، هرچند گفتن هر ذکری که در آن تعظیم و تمجید خداوند متعال باشد، کافی است، ولی بنابر احتیاط واجب، باید به اندازۀ سه «سُبْحانَ اللّهِ‌» باشد؛ مثلاً سه مرتبه «الْحَمْدُ لِلهِ» یا سه مرتبه «اللّهُ أَکْبَرُ» بگوید.[۳]

امّا گفتن سایر ذکرها، از قبیل استغفار، صلوات، دعا و طلب حاجت برای خویش یا مؤمنین از خداوند متعال، به عنوان ذکر واجب سجده کافی نیست و کسی که نمی‌‌تواند «سُبْحانَ رَبّیَ الْأَعْلی» را خوب ادا کند، باید ذکری دیگر مانند سه بار «سُبْحانَ اللّهِ» را بگوید؛

شایان ذکر است، در موارد مذکور در این مسأله، فرقی بین نماز واجب و نماز مستحبی نیست.

ج۱، مسئله ۱۳۶۲ . در ذکر واجب سجده شرط است: الف. موالات را رعایت نموده و آن را به دنبال هم بگوید؛ ب. آن را به عربی صحیح بگوید؛ یعنی مخارج حروف و حرکات در هنگام تلفّظ رعایت شود.

ج۱، مسئله ۱۳۶۳ . در وقت کم و در حال ناچاری و اضطرار، گفتن یک «سُبْحانَ اللّهِ» در سجده کافی است.

نشستن بین دو سجده و بنابر احتیاط واجب نشستن بعد از سجدۀ دوّم

ج۱، مسئله ۱۳۶۴ . نمازگزار بعد از تمام شدن ذکر سجدۀ اوّل، واجب است راست بنشیند تا بدن آرام گیرد و دوباره به سجده رود.

ج۱، مسئله ۱۳۶۵ . اگر فرد نشستن بعد از سجدۀ اوّل را فراموش کند تا آنکه به سجدۀ دوّم رود یا در حال رفتن به سمت سجدۀ دوّم باشد، ولی هنوز سر بر مُهر نگذاشته، یادش بیاید که راست نشستن بعد از سجدۀ اوّل را فراموش کرده است، نمازش را ادامه داده و نمازش صحیح است، هرچند احتیاط مستحب است اگر قبل از سر نهادن بر مُهر در سجدۀ دوّم یادش بیاید، به حالت نشسته برگردد و راست بنشیند سپس به سجدۀ دوّم برود.

ج۱، مسئله ۱۳۶۶ . در رکعت اوّل و رکعت سوّمی که تشهّد ندارد، مثل رکعت سوّم نماز ظهر و عصر و عشاء، احتیاط واجب آن است که فرد بعد از سجدۀ دوّم، قدری بی‌حرکت بنشیند و بعد برخیزد که آن را «جلسۀ استراحت» می‌‌نامند؛

البتّه اگر آن را فراموش کند و بعد از آنکه شروع به برخاستن کرد یادش بیاید، تدارک آن واجب نیست.

استقرار و آرامش بدن

ج۱، مسئله ۱۳۶۷ . بدن نمازگزار در حال سجود باید آرام باشد و نباید بدن خود را، با اختیار طوری حرکت دهد که از حال آرام بودن خارج شود؛ حتّی بنابر احتیاط واجب زمانی که مشغول ذکر واجب نیست.

ج۱، مسئله ۱۳۶۸ . مکث به مقدار گفتن ذکر واجب در سجده و آرامش بدن در حال گفتن ذکر واجب، لازم است. بنابراین، اگر نمازگزار پیش از آنکه پیشانیش به زمین برسد و بدنش آرام بگیرد، عمداً بدون عذر ذکر سجده را بگوید، نمازش باطل است و نیز اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب عمداً سر از سجده بر دارد، نمازش باطل می‌‌شود؛

ولی در هر دو مورد، چنانچه به علّت ندانستن مسأله این طور عمل کرده باشد، در صورتی که جاهل قاصر باشد نمازش صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۶۹ . اگر نمازگزار پیش از آنکه پیشانی به زمین برسد، سهواً ذکر سجده را بگوید و پیش از آنکه سر از سجده بردارد، بفهمد اشتباه کرده است، باید دوباره ذکر را در حال استقرار و آرامش بگوید؛ ولی اگر پیشانی به زمین رسیده باشد و سهواً پیش از آرامش، ذکر را بگوید، تکرار آن در حال استقرار لازم نیست، هرچند مطابق با احتیاط مستحب است.

ج۱، مسئله ۱۳۷۰ . اگر پیش از تمام شدن ذکر سجده، سهواً پیشانی را از زمین بر دارد، نمی‌تواند آن را دوباره به زمین بگذارد و باید آن را یک سجده حساب کند؛ ولی اگر جاهای دیگر را سهواً از زمین بر دارد، باید دو مرتبه به زمین بگذارد و ذکر را بگوید.

ج۱، مسئله ۱۳۷۱ . اگر انسان در حال سجده – هرچند مشغول گفتن ذکر نباشد – یکی از هفت عضو را به جز پیشانی، عمداً و بدون عذر از زمین بردارد، چنانچه با استقراری که در سجده لازم است (و در مسألۀ «۱۳۶۷» ذکر شد) سازگار نباشد، نمازش بنابر احتیاط واجب باطل می‌شود و حکم برداشتن پیشانی، از مسألۀ «۱۳۶۸» معلوم می‌شود.

ج۱، مسئله ۱۳۷۲ . اگر نمازگزار روی تُشک پر یا ابر یا مانند آن سجده کند، در صورتی که بدن روی آن آرام نگیرد، سجده باطل است؛ بلکه اگر پس از آنکه پیشانی را روی آن برای سجده قرار داد، پیشانی به سمت پایین حرکت کند، سپس ثابت شود و ذکر را بگوید، باز هم اشکال دارد و احتیاط واجب ترک این کار است؛

مگر آنکه مقدار حرکت بسیار اندک باشد، یا این کار سهوی انجام شده باشد. بنابراین، سجده بر مُهرهایی که تعداد سجده‌ها و رکعات نماز را نشان می‌دهد و وقتی سر روی آن قرار می‌‌گیرد، اندکی در حدود (‌۲‌ یا‌۳‌) میلیمتر پایین می‌‌رود، سپس سر ثابت شده و نمازگزار ذکر را می‌‌گوید، اشکال ندارد.

هم‌سطح بودن پیشانی نسبت به انگشتان شست و دو زانو

ج۱، مسئله ۱۳۷۳ . جای پیشانی نمازگزار باید از جای زانوها و سر انگشتان پای او بیش از چهار انگشت بسته بلندتر یا پایین‌تر نباشد؛ بلکه احتیاط واجب آن است که جای پیشانی او از جای ایستادنش نیز بیش از چهار انگشت بسته بلندتر یا پایین‌تر نباشد.

ج۱، مسئله ۱۳۷۴ . در زمین شیب‌‌دار، هرچند که شیب آن درست معلوم نباشد، اگر جای پیشانی نمازگزار از جای زانوها و انگشتان پای او بیش از «چهار انگشت بسته» بلندتر یا پایین‌تر باشد، بنابر احتیاط واجب نمازش صحیح نیست؛

همچنین است حکم اگر جای پیشانی او از جای ایستادنش، بیش از چهار انگشت بسته، اختلاف سطح داشته باشد.

ج۱، مسئله ۱۳۷۵ . اگر نمازگزار پیشانی را اشتباهاً بر چیزی بگذارد که از جای زانوها و انگشت‌های پای او بیش از چهار انگشت بسته بلندتر باشد، چنانچه بلندی آن به قدری است که نمی‌گویند در حال سجده است، باید سر را بر دارد و به شیئی که بلندی آن بیش از چهار انگشت بسته نیست، بگذارد.

ج۱، مسئله ۱۳۷۶ . اگر نمازگزار پیشانی را اشتباهاً بر چیزی بگذارد که از جای زانوها و انگشت‌های پای او بیش از چهار انگشت بسته بلندتر باشد، چنانچه بلندی آن به قدری باشد که عرفاً بگویند در حال سجده است، دو صورت دارد:

الف. پس از انجام ذکر واجب متوجّه شود؛ در این صورت می‌‌تواند سر از سجده بر دارد و نماز را تمام کند و دوباره خواندن آن لازم نیست؛

ب. قبل از انجام ذکر واجب متوجّه شود؛ در این صورت، باید پیشانی را از روی آن بر روی شیئی که بلندی آن به اندازۀ چهار انگشت بسته یا کمتر است بکشد و ذکر واجب را به‌جا آورد و در این حال، برداشتن پیشانی جایز نیست و اگر کشیدن پیشانی ممکن نباشد، می‌‌تواند ذکر واجب را در همان حال به‌جا آورد و نماز را تمام کند و لازم نیست نماز را دوباره بخواند، هرچند وقت وسعت داشته باشد.

قرار دادن پیشانی بر چیزی که سجده بر آن صحیح است

ج۱، مسئله ۱۳۷۷ . نمازگزار واجب است پیشانی را بر چیزی قرار دهد که سجده بر آن شرعاً صحیح است. همین طور، اگر نتواند با پیشانی سجده نماید و وظیفه‌اش سجده با قسمت‌های دیگر صورت مثل جبین یا چانه باشد (که حکمش بعداً ذکر می‌شود)، باید آن قسمت‌ را بر چیزی که سجده بر آن صحیح است، قرار دهد؛

امّا سایر مواضع سجده یعنی کف دو دست، دو زانو، دو انگشت بزرگ پا هرچند باید بر زمین قرار داده شود، ولی لازم نیست بر چیزی گذاشته شود که سجده بر آن صحیح است. همچنین، تماس مستقیم آنها با زمین لازم نیست؛ بنابراین، فردی که دستکش در دست یا جوراب به پا دارد، می‌تواند با همان حال سجده نماید و همین قدر که عرفاً دو دست یا دو انگشت بزرگ پایش روی زمین باشد، کافی است.

شرایط چیزی که سجده بر آن صحیح است

چیزی که بر آن سجده انجام می‌شود، باید دارای شرایطی باشد که در مسائل بعد به ذکر آن پرداخته می‌شود.

شرط اوّل و دوّم: پاک باشد و بنابر احتیاط واجب غصبی نباشد

ج۱، مسئله ۱۳۷۸ . مُهر یا چیز دیگری که فرد بر آن سجده می‌کند، به مقداری که سجده بر آن صحیح است، باید پاک باشد؛ ولی اگر مثلاً مُهر پاک را روی فرش نجس بگذارد، یا یک طرف مُهر نجس باشد و پیشانی را به طرف پاک آن بگذارد، یا قسمتی از روی مُهر، پاک باشد و قسمتی، نجس باشد، چنانچه پیشانی را بر قسمت پاک بگذارد، اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۳۷۹ . مُهر یا چیز دیگری که فرد بر آن سجده انجام می‌دهد، بنابر احتیاط واجب باید مباح بوده و غصبی نباشد. بنابراین، اگر نمازگزار عمداً بر مُهر غصبی سجده نماید، معصیت کرده و بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است.

شرط سوّم: از اشیائی باشد که پیشانی بر آن ثابت شود

ج۱، مسئله ۱۳۸۰ . چیزی که سجده بر آن انجام می‌شود، ‌باید شیئی باشد که پیشانی بر آن مستقرّ و ثابت شود؛ پس سجده بر گِل رقیق و خاک نرم و سستی که پیشانی روی آن آرام نمی‌گیرد، صحیح نیست و اگر پس از آنکه پیشانی، قدری به طرف پایین حرکت کرد، ثابت شود، حکم آن در مسألۀ «۱۳۷۲» ذکر شد.

البتّه اگر فرد، شیء دیگری غیر از گِلی که پیشانی بر آن ثابت نمی‌شود، نداشته باشد، باید پیشانی خود را بر همان بگذارد و سنگینی خود را بر آن نیندازد.

شرط چهارم: مساحت آن به اندازه‌ای باشد که عرفاً سجده صدق کند

ج۱، مسئله ۱۳۸۱ . مُهر یا چیز‌ دیگری که‌ پیشانی بر روی آن‌ برای سجده گذاشته‌ می‌شود، همان طور که قبلاً ذکر شد باید به اندازه‌ای باشد که عرفاً صدق سجده نماید، هرچند این مقدار، به اندازۀ یک بند انگشت یا کمتر از آن باشد.

ج۱، مسئله ۱۳۸۲ . لازم نیست مقداری که در مسألۀ قبل ذکر شد، در یک جا جمع باشد و پراکنده بودن آن اشکالی ندارد.

بنابراین، سجده بر دانه‌‌های تسبیح که از هم جداست، جایز می‌‌باشد، به شرط آنکه مجموع آنچه پیشانی بر روی آن قرار می‌‌گیرد، طوری باشد که عرفاً بگویند سجده با پیشانی انجام گرفته است.

شرط پنجم: بین پیشانی و شیئی که بر آن سجده می‌‌کند مانعی نباشد

ج۱، مسئله ۱۳۸۳ . باید بین پیشانی و آنچه سجده بر آن صحیح است، چیز دیگری فاصله نباشد؛

پس اگر مُهر چرک باشد یا موهای سر فرد و یا چادر یا مقنعه و یا چیزهای دیگر روی پیشانی را گرفته باشد، به گونه‌ای که مانع به حساب آید و نگذارد پوست پیشانی، به مقدار واجب سجده، به‌طور مستقیم با شیئی که بر آن سجده انجام می‌شود، تماس پیدا کند، در این صورت سجده با وجود آن باطل است و باید مانع قبل از انجام سجده برطرف شود؛ ولی اگر مثلاً رنگ مُهر تغییر کرده باشد اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۳۸۴ . اگر در سجدۀ اوّل، مُهر به پیشانی بچسبد، باید برای سجدۀ دوّم مُهر را بر دارد، سپس بر آن سجده نماید.

همین‌ طور، در صورتی که مقداری از آنچه سجده بر آن صحیح است در سجده اوّل به پیشانی بچسبد – به گونه‌ای که مانع حساب شود و نگذارد پوست پیشانی، به مقدار واجب سجده، به‌طور مستقیم با چیزی که بر آن سجده انجام می‌شود تماس پیدا کند – فرد باید برای سجدۀ بعد آن را برطرف کند.

شرط ششم: جنس محلّ سجده رعایت شود

ج۱، مسئله ۱۳۸۵ . نمازگزار هنگام سجده باید پیشانی را بر زمین مثل خاک، سنگ، شن و ماسه و یا اشیای غیر خوراکی و پوشاکی انسان که از زمین می‌روید – مانند چوب و برگ درختان – قرار دهد.

ج۱، مسئله ۱۳۸۶ . سجده بر چیزهایی که خوراکی انسان حساب می‌شود و خام یا پختۀ آن را می‌خورند (مثل گندم، سبزیجات و میوه‌ها) – چه از زمین بروید یا از جای دیگر تهیّه شود – و نیز چیزهایی که پوشاک انسان حساب می‌شود، یعنی چیزی که معمولاً پوشیده می‌شود (مثل انواع لباس) یا چیزهایی که پوشش از آن تهیّه می‌شود، هرچند هنوز ریسیده و بافته نشده باشد (مثل پنبه، نخ و پارچه) صحیح نیست.

ج۱، مسئله ۱۳۸۷ . سجده بر آنچه از اجزای زمین شمرده نمی‌‌شود مانند شیشه، پلاستیک، طلا، نقره، نیکل، مس، آهن و سایر فلزّات و آنچه از فلز یا شیشه یا مواد پلاستیکی ساخته شده است و امثال اینها صحیح نیست؛

ولی قیر و زِفْت (نوع پستی از قیر) در موقع ناچاری، بر اشیای دیگری که سجود بر آنها صحیح نیست، مقدّم می‌باشند.

ج۱، مسئله ۱۳۸۸ . سجده کردن بر برگ درخت انگور در زمانی که لطیف است و خوردن آن معمول می‌باشد، جایز نیست و در غیر این صورت، سجده کردن بر آن اشکال ندارد و نیز سجده بر چیزهایی که از زمین می‌روید و خوراک حیوانات است، مثل علف و کاه و یونجه، صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۸۹ . سجده بر گیاهانی که بر سطح آب می‌روید صحیح نیست.

ج۱، مسئله ۱۳۹۰ . سجده بر گُل‌‌هایی که خوراکی نیستند مثل گل رُز، مریم، شمعدانی و مانند آن صحیح است، بلکه سجده بر داروهای خوراکی که از زمین می‌روید و آن را دَم کرده یا می‌جوشانند و آب آن را می‌نوشند، مانند گل بنفشه و گل گاو زبان یا ختمی نیز صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۹۱ . گیاهی که خوردن آن در بعضی از شهرها معمول است و در شهرهای دیگر معمول نیست، چنانچه در نزد مردم شهرهایی که خوردن آن گیاه به جهتی معمول نیست هم، آن گیاه خوردنی به حساب می‌آید، سجده بر آن صحیح نیست و نیز سجده بر میوۀ نارس، بنابر احتیاط واجب، صحیح نمی‌‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۳۹۲ . سجده بر گردو، بادام، فندق، پسته و هستۀ زرد آلو صحیح نیست و سجده بر پوست آنها بعد از جدایی از مغز، جایز است؛ همچنین سجده بر هستۀ خرما جایز می‌باشد.

ج۱، مسئله ۱۳۹۳ . سجده بر سنگ آهک و سنگ گچ، بلکه گچ و آهک پخته و نیز گِل پخته و آجر و کوزۀ گِلی صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۹۴ . سجده بر انواع سیمان – در صورتی که با اشیائی که از زمین محسوب نمی‌شوند و سجده بر آنها صحیح نیست، به مقدار قابل توجّهی مخلوط نباشد – صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۹۵ . سجده بر سنگ‌‌های طبیعی قیمتی مثل عقیق، فیروزه و مانند آن اشکال ندارد.

همچنین، سجده بر انواع مختلف سنگ، اعم از زینتی و غیر زینتی، مانند سنگ مرمر، سنگ‌های سفید و سیاه یا سرخ یا دارای رنگ‌های دیگر صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۹۶ . اگر کاغذ را از چیزی که سجده بر آن صحیح است مانند چوب و کاه، ساخته باشند، می‌توان بر آن سجده کرد و همچنین اگر از پنبه یا کتان ساخته شده باشد؛[۴] ولی اگر از حریر (ابریشم) و مانند اینها ساخته شده باشد، سجده بر آن صحیح نیست؛

امّا دستمال کاغذی، فقط در صورتی می‌‌توان بر آن سجده کرد که معلوم باشد از شیئی ساخته شده که سجده به آن صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۳۹۷ . اگر انسان چیزی ندارد که سجده بر آن صحیح باشد یا اگر دارد به علّت سرما یا گرمای زیاد و مانند اینها نمی‌‌تواند بر آن سجده کند، سجده بر قیر و زِفْت مقدّم بر سجده بر غیر آنهاست؛

ولی اگر سجده بر آنها ممکن نباشد، باید بر لباسش یا هر شیء دیگر که در حال اختیار سجده بر آن جایز نیست، سجده نماید، ولی احتیاط مستحب آن است که تا سجده بر لباسش ممکن است، بر چیز دیگر سجده نکند.

ج۱، مسئله ۱۹۸ . برای سجده بهتر از هر چیز، تربت حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام) می‌باشـــد[۵] و بعـــد از آن خاک و بعـــد از خاک، سنـــگ و بعـــد از سنـــگ، گیاه است.

احکام دیگر سجده

ج۱، مسئله ۱۳۹۹ . اگر در بین نماز، چیزی که نمازگزار بر آن سجده می‌کند، گم شود و چیز دیگری که سجده بر آن صحیح است، نداشته باشد، در تنگی وقت باید به ترتیبی که در مسألۀ «۱۳۹۷» گفته شد، عمل نماید؛ بلکه اگر وقت وسعت داشته باشد، باز هم وظیفه‌اش آن است که به ترتیب مذکور در مسألۀ «۱۳۹۷» عمل نموده و نماز را تمام کند و در این مورد، بنابر احتیاط واجب نمی‌‌تواند نماز را بشکند و نیمه تمام رها نماید.

امّا اگر شیئی که سجده بر آن صحیح است در اطراف او باشد و می‌تواند ذکر را قطع کرده و بدون آنکه روی خود را از قبله برگرداند، راه رفته و آن را بردارد، لازم است این کار را انجام دهد؛ به شرط آن که این راه رفتن و حرکت به اندازه‌‌ای زیاد نباشد که صورت نماز را از بین ببرد.

ج۱، مسئله ۱۴۰۰ . اگر نمازگزار عمداً و بدون عذر بر شیئی که سجده بر آن صحیح نیست، مثل فرش سجده نماید، نمازش باطل است؛

امّا اگر به جهت ندانستن مسأله در نمازهایی که خوانده، پیشانی را بر چیزی که سجده بر آن صحیح نیست می‌گذاشته است، چنانچه جاهل مقصّر باشد نمازش باطل است و امّا اگر جاهل قاصر باشد، نمازهایی که خوانده صحیح است.[۶]

ج۱، مسئله ۱۴۰۱ . هر گاه نمازگزار در حال سجده بفهمد سهواً پیشانی را بر چیزی گذاشته که سجده بر آن باطل است، چنانچه پس از به‌جا آوردن ذکر واجب متوجّه شود می‌‌تواند سر از سجده بر دارد و نمازش را ادامه دهد؛

امّا اگر قبل از به‌جا آوردن ذکر واجب متوجّه شود، باید پیشانی خود را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بکِشد و ذکر واجب را به‌جا آورد و برداشتن پیشانی جایز نیست؛ ولی اگر کشیدن پیشانی ممکن نباشد می‌‌تواند ذکر واجب را در همان حال به‌جا آورد و نمازش در هر دو صورت صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۴۰۲ . اگر انسان بعد از سجده بفهمد سهواً پیشانی را روی شیئی گذاشته که سجده بر آن باطل است، اشکال ندارد.

ج۱، مسئله ۱۴۰۳ . جایی که انسان باید تقیّه کند، می‌‌تواند بر فرش و مانند آن سجده نماید و لازم نیست برای نماز به جای دیگر برود یا نماز را به تأخیر بیندازد؛ ولی اگر بتواند در همان مکان بر حصیر یا چیزی که سجده بر آن صحیح می‌باشد، طوری سجده کند که مخالفت تقیّه نکرده باشد، نباید بر فرش و مانند آن سجده نماید.

ج۱، مسئله ۱۴۰۴ . اگر نمازگزار عمداً یک سجده را کم یا زیاد کند، نمازش باطل می‌شود و اگر سهواً یک سجده را اضافه کند، نمازش باطل نمی‌شود و احتیاط مستحب است که برای سجدۀ اضافی، سجدۀ سهو به‌جا آورد و چنانچه نمازگزار سهواً یک سجده را کم کند، نمازش باطل نمی‌شود و این صورت، تفصیلی دارد که حکم آن در مسائل «۱۵۵۵ تا ۱۵۵۷» خواهد آمد.

ج۱، مسئله ۱۴۰۵ . دو سجده روی هم یک رکن است و اگر کسی در نماز واجب، هرچند از روی فراموشی یا ندانستن مسأله، در یک رکعت هر دو را ترک کند، نمازش باطل است؛

این حکم بنابر احتیاط لازم، در جایی که نمازگزار دو سجده را در یک رکعت از روی فراموشی یا جهل قصوری[۷] اضافه کند، نیز جاری است.

ج۱، مسئله ۱۴۰۶ . اگر پیشانی بی‌‌اختیار از جای سجده بلند شود، چنانچه ممکن باشد باید نگذارد دوباره به جای سجده برسد و این یک سجده حساب می‌شود، چه ذکر سجده را گفته باشد یا نه؛

امّا اگر نتواند سر را نگهدارد و بی‌‌‌‌اختیار دوباره به جای سجده برگردد، سجدۀ نماز همان سجده‌‌ای است که در مرتبۀ اوّل انجام داده و برگشتن بی‌اختیار، جزء سجده نیست؛ ولی اگر ذکر نگفته باشد، احتیاط مستحب است که آن را بگوید؛ البتّه نه به قصد اینکه جزء نماز است، بلکه آن را به قصد قربت مطلقه بگوید.[۸]

ج۱، مسئله ۱۴۰۷ . اگر در پیشانی (به معنایی که در مسألۀ «۱۳۵۲»ذکر شد) دُمَل یا زخم و مانند آن باشد که نتواند آن را، هرچند بدون فشار، بر زمین بگذارد، چنانچه آن دُمَل مثلاً همۀ پیشانی را فرا نگرفته باشد، باید با جای سالم پیشانی سجده کند و اگر برای سجده کردن با جای سالم پیشانی لازم باشد زمین را گود کند و دُمَل را در گودال و جای سالم را به مقداری که برای سجده کافی باشد بر زمین بگذارد، باید این کار را انجام دهد.

ج۱، مسئله ۱۴۰۸ . اگر دُمَل یا زخم تمام پیشانی (به معنایی که در‌ مسألۀ «۱۳۵۲» گذشت) را فرا‌ گرفته باشد، بنابر احتیاط واجب باید بقیّۀ پیشانی (دو طرف باقیمانده از پیشانی یا یکی از دو طرف آن) را هر طور که می‌‌تواند بر زمین بگذارد؛

اگر نتواند قسمت باقیماندۀ پیشانی را بر زمین بگذارد، احتیاط لازم آن است که در صورت امکان، به چانه سجده کند و اگر نمی‌‌تواند به چانه سجده کند، به یکی از دو طرف پیشانی که آن را «جَبین» یا «شقیقه» می‌نامند، سجده نماید و اگر این کار را هم نتواند انجام دهد، به یک قسمت از اجزای دیگر صورت سجده کند؛

امّا چنانچه سجده کردن با صورت، به هیچ وجه – هرچند با معالجه – ممکن نباشد، باید برای سجده با سر یا چشمش با توضیحی که در مسألۀ «۱۴۱۰» می‌‌آید اشاره کند.

ج۱، مسئله ۱۴۰۹ . کسی که می‌‌تواند بنشیند، ولی نمی‌‌تواند پیشانی را بر زمین برساند، اگر بتواند به اندازه‌ای خم شود که عرفاً سجده بر آن صدق کند، باید به آن مقدار خم شود و مُهر یا چیز دیگری را که سجده بر آن صحیح است، روی مکان بلندی گذاشته و پیشانی را بر آن بگذارد؛ ولی باید کف دست‌‌ها و زانوها و انگشتان پا را در صورت امکان به‌طور معمول بر زمین بگذارد؛

البتّه اگر در این صورت، مکان بلندی نباشد که مُهر یا شیء دیگری که سجده بر آن صحیح است را روی آن قرار دهد و کسی هم نباشد که مثلاً مُهر را بلند کند و بگیرد تا آن شخص بر آن سجده نماید، باید مُهر یا شیء دیگر را با دست بلند کرده و بر آن سجده نماید.

ج۱، مسئله ۱۴۱۰ . کسی که به هیچ وجه نمی‌‌تواند بر زمین بنشیند و سجده نماید، یا آنکه می‌‌تواند بنشیند و مقداری خم شود، ولی بر آن مقدار، عرفاً سجده صدق نکند، کافی است برای سجده در همان حال ایستاده با سر اشاره کند و چنانچه بتواند بر صندلی نشسته و بر مُهری که روی میز جلوی اوست سجده نماید این کار افضل است؛

امّا چنانچه اصلاً نتواند برای سجده با سر اشاره نماید، باید با چشم‌‌ها اشاره نماید و اگر با چشم‌‌ها هم نمی‌‌تواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط لازم، با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و ذکر واجب را بگوید.

حکم مذکور، در مورد فردی که وظیفه‌اش نماز خواندن نشسته، یا خوابیده – به پهلو یا پشت – می‌باشد، نیز جاری است.

ج۱، مسئله ۱۴۱۱ . فردی که به سبب بیماری،[۹] پیری و مانند آن بلند شدن و نشستن روی زمین برای او ضرر قابل توجّه یا مشقّت فوق‌العاده‌ای که معمولاً قابل تحمّل نیست (حرج) دارد، ولی می‌تواند نماز را ایستاده بخواند – هرچند با تکیه دادن به دیوار یا کمک گرفتن از عصا، واکر[۱۰] و هرچند با انجام رکوع و سجود اشاره‌ای – باید نماز را ایستاده بخواند و نمی‌تواند نماز را نشسته بخواند، هرچند بتواند رکوع و سجود را در حال نشسته به‌طور معمول انجام دهد؛

مثلاً اگر فرد مذکور قصد دارد نماز ظهر بخواند، باید تکبیرة الاحرام و قرائت را در حال ایستاده به‌جا ‌آورد و چنانچه می‌تواند به اندازۀ واجب حدّ رکوع خم شود – هرچند با کمک گرفتن از عصا، واکِر و مانند آن – لازم است به‌طور معمول رکوع را انجام دهد، سپس از رکوع سر برداشته و بایستد و اگر این امر مقدور نیست باید رکوع را با اشارۀ سر انجام دهد؛

سپس برای سجود می‌تواند سجده را با اشارۀ سر انجام دهد، ولی چنانچه ممکن است سجدۀ نماز را بر روی میز و صندلی انجام دهد، افضل آن است که روی صندلی نشسته و بر مُهری که روی میز قرار داده سجده نماید و در این حال، قرار دادن دو دست روی میز یا گذاشتن انگشت بزرگ پا بر روی زمین لازم نیست، هرچند احتیاط مستحب است.

سپس برای رکعت دوّم – هرچند با کمک گرفتن از عصا، واکر و مانند آن – ایستاده و رکعت دوّم نماز را مشابه آنچه در رکعت اوّل ذکر شد به‌جا می‌آورد و از آنجا که نشستن روی زمین برای وی ضرری یا حرجی است، باید در صورت امکان بر روی صندلی بنشیند و تشهّد بخواند و چنانچه نمی‌تواند، تشهّد را درحال ایستاده به‌جا آورد.[۱۱]

سپس برای رکعت بعد ایستاده و نماز را به کیفیّت سابق ادامه می‌دهد و در رکعت چهارم برای سجده و تشهّد و سلام، در صورت امکان روی زمین می‌نشیند و اگر ممکن نیست، به کیفیّت سابق عمل می‌ نماید.

ج۱، مسئله ۱۴۱۲ . فردی که می‌تواند نماز را هرچند با اکتفا به واجبات آن و هرچند با کمک گرفتن از عصا، واکِر و مانند آن[۱۲] و بالا آوردن محلّ سجده به مقداری که عرفاً صدق سجود نماید[۱۳] به‌طور معمول به‌جا آورد، چنانچه نماز را نشسته یا روی صندلی یا ویلچر انجام دهد باطل است و باید آن را چنانچه وقت هست دوباره بخواند و اگر وقت گذشته، قضا نماید.

شایان ذکر است، نمازگزار در هنگام تشهّد و سلام و بین دو سجده، می‌تواند چهار زانو بنشیند یا پا را روی زمین دراز کند.

ج۱، مسئله ۱۴۱۳ . کسی که نمی‌تواند بایستد – هرچند با تکیه دادن به دیوار و کمک گرفتن از عصا یا واکِر و مانند آن – و وظیفۀ او نماز خواندن نشسته است، چنانچه می‌تواند نماز را نشسته روی زمین بخواند و برای سجود به قدری خم شود که عرفاً صدق سجود نماید – هرچند این کار با بالا آوردن محلّ سجده‌گاه انجام شود – باید نماز را نشسته بخواند و نمی‌تواند آن را روی صندلی به‌جا آورده و برای سجود بر مُهری که روی میز روبرویش قرار داده، سجده نماید.

ج۱، مسئله ۱۴۱۴ . اگر انسان ناچار شود در زمینی که در آن گِل است، نماز بخواند، چنانچه آلوده شدن بدن و لباس برای او سختی فوق‌العاده – که معمولاً تحمّل نمی‌شود (حرج) – ندارد، باید سجده و تشهّد را به‌طور معمول به‌جا آورد و اگر چنین سختی دارد، در حالی که ایستاده، برای سجده با سر اشاره کند و تشهّد را ایستاده بخواند و نمازش صحیح است.

ج۱، مسئله ۱۴۱۵ . سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می‌باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان(علیهم السلام) پیشانی را به زمین می‌گذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد، ایرادی ندارد، وگرنه اشکال دارد.

مستحبات سجده

ج۱، مسئله ۱۴۱۶ . چند کار برای نمازگزار در سجده، مستحب شمرده شده است:

۱. کسی که ایستاده نماز می‌خواند، بعد از آنکه سر از رکوع برداشت و کاملاً ایستاد و همچنین، کسی که نشسته نماز می‌خواند بعد از آنکه کاملاً نشست، برای رفتن به سجده، تکبیر بگوید.

۲. هنگام سجده رفتن، مرد اوّل دست‌‌ها و زن، اوّل زانوها را به زمین بگذارد.

۳. بینی را بر مُهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است، بگذارد.

۴. دو کف دست (که شامل انگشتان نیز می‌شود) را بدون وجود فاصل و حائلی روی زمین بگذارد.[۱۴]

۵. در حال سجده، انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد، طوری که سر آنها رو به قبله باشد.

۶. در حال سجده نگاهش به سمت نوک (گوشۀ) بینی باشد و هنگامی که بین دو سجده یا بعد از آن نشسته، به دامان خود نگاه کند (مراد، قسمت دو ران پا واقع در بالای زانو می‌باشد).

۷. ذکر سجده را تکرار نماید.

۸. ذکر سجده را به عدد فرد، مثل سه یا پنج یا هفت مرتبه، ختم کند.

۹. پیش از شروع در ذکر سجده این دعا را بخواند: «اللّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ وَبِکَ آمَنْتُ وَلَکَ أَسْلَمْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ وَأَنْتَ رَبّی، سَجَدَ وَجْهی لِلَّذی خَلَقَهُ وشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَالْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ، تَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ».

۱۰. در سجده دعا کند و از خداوند متعال حاجت بخواهد و این دعا را بخواند: «یا خَیْرَ المَسْؤُوْلینَ وَیا خَیْرَ الْمُعْطینَ، ارْزُقْنی وَارْزُقْ عیالی مِنْ فَضْلکَ،[۱۵] فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ» یعنی «ای بهترین کسی که از او درخواست می‌کنند و ای بهترین عطا کنندگان، از فضل خودت به من و خانوادۀ من روزی بده، پس به درستی که تو دارای فضل بزرگی هستی».

۱۱. سجده را طولانی کند و تسبیح و ذکر را زیاد بگوید.

۱۲. بعد از سجده، بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد که این نوع نشستن را «تَورُّک» می‌‌نامند.

۱۳. بعد از هر سجده، وقتی نشست و بدنش آرام گرفت، تکبیر بگوید.

۱۴. بعد از سجدۀ اوّل، بدنش که آرام گرفت «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَأَتُوْبُ إِلَیْهِ» بگوید.

و بین دو سجده بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لی وَارْحَمْنی وَأَجِرْنی وَادْفَعْ عَنّی، إِنّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیْرٌ، تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمینَ».

۱۵. در هنگام نشستن، دست‌‌ها را روی ران‌‌ها بگذارد.

۱۶. برای رفتن به سجدۀ دوّم، در حال آرامی بدن، «اللّهُ أَکْبَر» بگوید و مستحب است موقع گفتن تکبیرها دست‌ها را بلند کند، همچنان که در تکبیرة الاحرام گذشت.

۱۷. در سجده‌ها صلوات بفرستد.

۱۸. مردان آرنج‌‌ها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگه دارند و زنان آرنج‌‌ها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضای بدن را به یکدیگر بچسبانند.

۱۹. مردان در هنگام بلند شدن برای قیام رکعت بعد، دست‌‌ها را بعد از زانوها از زمین بردارند.

۲۰. در وقت برخاستن برای قیام رکعت بعد، انگشتان را مشت نکرده، بلکه باز کرده و بر زمین پهن کند.

۲۱. زنان هنگامی که برای قیام بلند می‌شوند از حال نشسته به‌طور مستقیم و راست، بلند شوند بدون آنکه خود را خم کنند و کمانی بسازند.

۲۲. در هنگام برخاستن برای قیام رکعت بعد، بگوید: «بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُوْمُ وَأَقْعُدُ»[۱۶] یا بگوید: «بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُوْمُ وَأَقْعُدُ وَأَرْکَعُ وَأَسْجُدُ».[۱۷]

مکروهات سجده

ج۱، مسئله ۱۴۱۷ . در سجده، چند امر مکروه شمرده شده است:

۱. قرآن خواندن در سجده؛[۱۸]

۲. فُوت کردن جای سجده برای برطرف کردن گرد و غبار؛ البتّه اگر در اثر فوت کردن، دو حرف از دهان عمداً بیرون آید، بنابر احتیاط لازم نماز باطل است.

۳. بین دو سجده دست‌ها را بر زمین باقی گذاشته و بر ندارد و با همان حال به سجدۀ دوّم برود؛ البتّه این در صورتی است که با نشستن بین دو سجده، به گونه‌ای که در مسألۀ «۱۳۶۴» گذشت، منافات نداشته باشد.

مکروهات دیگر، در کتاب‌های مفصّل‌تر آمده است.

[۱] منظور از ابتدای ‌دو ابرو، طرفی ‌از ابروان است که نزدیک تیغۀ بینی ‌قرار دارد.
[۲] گفتن «سُبْحانَ رَبّیَ ‌الأَعْلی» کافی ‌است و احتیاط مستحب است که «وَ بِحَمْدِه» را نیز بعد از آن بگوید.
[۳] اگر در سجده، ذکر مخصوص رکوع «سُبْحانَ رَبّیَ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِه» را بگوید یا در رکوع ذکر مخصوص سجده «سُبْحانَ رَبّیَ الأَعْلی وَبِحَمْدِه» را بگوید و بدان اکتفا نماید، بنابر احتیاط واجب کافی نیست
[۴] حکم پنبه و کتان در این مورد (کاغذ)، از آنچه در مسألۀ «۱۳۸۶» ذکر شد، استثنا شده است.
[۵] قدر متیقّن از تربت حضرت امام حسین(علیه السلام) – به صورت مُهر یا غیر مُهر – که به قصد تبرّک اخذ شده و سجده بر آن مستحب است، خاک قبر مقدّس و اطراف آن است که عرفاً ملحق به قبر مطهّر می‌باشد و خاکی که از گرد و غبار روی قبر و اطراف ملحق به آن به قصد تبرّک تهیّه شده نیز، همین حکم را دارد
[۶] فرض مسأله در موردی است که عنوان سجده عرفاً محقّق شده باشد.
[۷] جهل قصوری این است که جاهل در جهل خود معذور باشد.
[۸] شایان ذکر است، اگر در نماز جماعت پیشانی مأموم بی‌اختیار از جای سجده بلند شود، موظّف است بنابر احتیاط واجب، در صورتی که زمان برای متابعت از امام جماعت باقی باشد، به قصد متابعت از امام جماعت به سجده برگردد
[۹] مانند آرتروز و دیسک کمر.
[۱۰] حکم تکیه دادن به دیوار و کمک گرفتن از عصا و مانند آن در مسائل «۱۲۵۳ و ۱۲۵۷» ذکر شد.
[۱۱] البتّه اگر می‌تواند برای سجده و تشهّد بر روی زمین بنشیند و سجده را طوری که عرفاً صدق سجود نماید انجام دهد، سپس تشهّد بخواند، لازم است بنشیند، مگر آنکه بداند چنانچه روی زمین بنشیند نمی‌تواند برای قیام رکعات بعد برخیزد
[۱۲] البتّه تکیه دادن به دیوار یا عصا و مانند آن در قیام‌های واجب نماز از روی اختیار، به جهت اینکه نماز خواندن بدین شیوه آسان‌تر است، بنابر احتیاط واجب جایز نیست و توضیح بیشتر آن در مسألۀ «۱۲۵۳» ذکر شد؛ امّا کمک گرفتن از عصا و مانند آن تنها برای نشستن و برخاستن در نماز – هرچند از روی اختیار – اشکال ندارد
[۱۳] مثلاً محلّ مُهر را ۲۰‌ سانتیمتر بالا آورد.
[۱۴] از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: هنگامی که یکی از شما سجده می‌کند، دو کف دستش (کف شامل انگشتان می‌شود) را بر زمین قرار دهد، امید است خداوند متعال غلّ و زنجیرهای جهنمّی را در روز قیامت از او دور گرداند. وسائل الشیعه، ج۶، ابواب السجود، باب۲۶، ص۳۸۴، ح۱
[۱۵] در نسخه کافی عبارت به صورت «مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ» آمده است.
[۱۶] استحباب ذکر «بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أَقُوْمُ وَأَقْعُدُ» در نماز نشسته ثابت نیست، ولی گفتن آن رجاءً مانعی ندارد.
[۱۷] گفتن ذکر «یا حَیُّ یا قَیُّوم» هنگام برخاستن برای قیام رکعت بعد، وارد نشده است.
[۱۸] کراهت خواندن قرآن در سجده، به معنای ثواب کمتر است.