مدت زمان مطالعه 8 دقیقه
توضیح المسائل آقای سیستانی

ازدواج (کلیات)

[۵۶] [۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰] [۶۱] [۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱]

فضیلت و اهمیّت ازدواج

ازدواج موهبتی الهی است که در قرآن کریم به آن سفارش شده است: «وَأَنْکِحُوا الْأَیامی‌ مِنْکُمْ وَالصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَإِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیم»‌.[۱]

مردان و زنان بی‌همسر را، همسر دهید و همچنین به غلامان و کنیزان صالح و شایستۀ خویش همسر دهید، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌سازد، خداوند وسعت دهنده و آگاه است.

«وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ».[۲]

و از جمله آیات الهی این است که براى شما از جنس خودتان، همسرانى آفرید که با آنان آرام گیرید، و در میان شما محبّت و مهربانى افکند، در این نعمت نشانه‌هایى است براى مردمی که تفکّر میکنند.

ازدواج، نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده و اجتماع است که در روایات، به عنوان محبوترین بناء توصیف شده است.

از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «هیچ خانه و بنایی در نزد خداوند، محبوب‌ تر از خانه و بنایی که به وسیلۀ ازدواج برپا می‌شود نیست».[۳]

در حدیث است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «دو رکعت نماز یک انسان متأهّل، از هفتاد رکعت نمازی که شخص عَزَب به جا می‌آورد، با فضیلت‌تر است».[۴]

نکوهش ترک ازدواج به خاطر ترس از فقر

ترک ازدواج به خاطر ترس از فقر و عدم امکانات اقتصادی، در روایات مورد مذمّت و نکوهش قرار گرفته است.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «کسی که به واسطۀ ترس از فقر ازدواج را ترک می‌کند، نسبت به خداوند سوءظنّ (گمان بد) برده است، خداوند متعال می‌فرماید: إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیم؛ یعنی اگر ازدواج کنندگان در فقر و مضیقه اقتصادی باشند، خداوند آنان را از فضل خود غنیّ و بی نیاز خواهد کرد و خداوند گشایش دهندۀ داناست».[۵]

درحدیث است که حضرت صادق(علیه السلام) از پدر بزرگوارشان از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل فرمودند: «افزایش روزی با ازدواج و داشتن اهل و عیال همراه است».[۶]

وساطت در امر ازدواج

وساطت و اقدام و فراهم سازی مقدّمات ازدواج در روایات، مورد توصیه و سفارش واقع شده است.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «هر کس فرد مجرّدی را همسر دهد، از جمله کسانی خواهد بود که خداوند متعال در روز قیامت به او نظر رحمت می‌کند».[۷]

در حدیث است که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «بهترین وساطت و شفاعت آن است که فرد بین دو نفر برای امر ازدواج شفیع و واسطه شود تا خداوند بین آن دو را (با ازدواج) جمع نماید».[۸]

نیز از امام کاظم(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «سه گروهند که در روز قیامت در سایۀ عرش خدا قرار دارند، در آن روزی که سایه‌ای جز سایۀ عرش او نیست: کسی که زمینۀ ازدواج برادر مسلمانش را فراهم سازد؛ کسی که خادمی برای برادر مسلمانش (هنگام نیاز) فراهم نماید؛ کسی که سرّ برادر مسلمانش را پنهان دارد».[۹]

آسان‌گیری در امر ازدواج

از دیدگاه شرع مقدّس، سزاوار است در امر ازدواج سخت‌گیری نشود و ازدواج با هـزینۀ کم انجام گیرد تا از این جهت برای ‌کسانی که قصد ازدواج دارند مانعی وجود نداشته باشد و زمینۀ آلوده شدن فرد و اجتماع به گناه و مفاسد اخلاقی و دینـــی فراهــم نگــردد و سنگیــن کردن بار ازدواج مذمـــوم بوده و عـواقـــب ناگــوار دارد.

مباحث مقدّماتی ازدواج

ج۴، مسئله ۵۶ . فردی که به واسطۀ نداشتن همسر مبتلا به حرام می‌گردد، ازدواج برای او واجب می‌شود.

آنچه برای مردان در مورد ازدواج مستحب و مکروه شمرده شده

ج۴، مسئله ۵۷ . مردی که می‌خواهد ازدواج کند مستحب است دو رکعت نماز خوانده و پس از به‌جا آوردن حمد الهی، ‌این دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ إِنّی أُریدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَدِّرْ لی مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَأَحْفَظَهُنَّ لی فی نَفْسِهَا وَفی مَالی وَأَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَأَعْظَمَهُنَّ بَرَکَةً وَقَدِّرْ لی وَلَداً طَیِّباً تَجْعَلُهُ خَلَفاً صَالِحاً فی حَیَاتی وَبَعْدَ مَمَاتی[۱۰] ».[۱۱]

ج۴، مسئله ۵۸ . در احادیث معصومین (علیهم السلام) در مورد خصوصیّات زنی که انسان می‌خواهد با او ازدواج کند، ‌توصیه‌های زیادی نقل شده است از جمله اینکه:

زنی که انتخاب می‌کند «متدیّن»، «با اخلاق»، «عفیفه»، «گشاده‌رو و خنده‌رو» «نرمخو»، ‌«با محبّت» و «کریمة الأصل» باشد؛ «یاری دهندۀ همسر» بوده و «در غیاب وی نسبت به امور او مراقبت داشته باشد»؛ همین طور «فرزندآور» بوده و نازا نباشد.

علاوه بر آن، شایسته نیست انسان زنی را تنها به جهت مال و زیباییش به همسری برگزیند. ‌همین طور، ازدواج با زن زیبایی که ریشۀ ‌بدی دارد و همین طور زن احمق، مکروه شمرده شده است.

آنچه برای زنان در مورد ازدواج، ‌مستحب و مکروه شمرده شده

ج۴، مسئله ۵۹ در روایت معصومین (علیهم السلام) نسبت به کنار گذاشتن مسائل قوم و قبیله‌ای و شهرت و نام و آوازه در مورد ازدواج تأکید گردیده و سفارش شده که «اخلاق» و «دین» و «امانت» و «عفّت» مرد مورد توجّه قرار گیرد؛ در این مورد، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده که حضرتش فرمودند:

«هر گاه خواستگاری برای دختر شما آمد که اخلاق و دینداری او مورد رضایت شما بود، دختر را به ازدواج او در آورید؛ اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین بپا خواهد شد».

ج۴، مسئله ۶۰ ازدواج با مرد «شراب‌خوار» و «بد اخلاق» و «مُخَنّث» و به‌طور کلّی «کسی که به مسائل دینی ملتزم و پای‌بند نیست»، مکروه شمرده شده است.

ج۴، مسئله ۶۱ . «استخاره» به معنای طلب خیر از خدای متعال در مورد ازدواج و سایر امور مستحب است، که توضیح آن در جلد دوّم، مسألۀ «۵۲۳» ذکر ‌شد.

امّا آنچه مرسوم شده که جواب دادن خواستگار مناسب و مورد پسند را که دارای ملاک‌های شرعی می‌باشد، موکول به نتیجه استخاره[۱۲] می‌نمایند، اساس شرعی ندارد.

پیشنهاد ازدواج به زن شوهردار

ج۴، مسئله ۶۲ . پیشنهاد یا درخواست ازدواج – به‌طور صریح یا به صورت کنایه – نسبت به زنی که شوهر دارد یا در ایّام عدّۀ طلاق رجعی است،[۱۳] چنانچه ترس آن باشد که زن از حقوق زوجیّت سرباز زند و «ناشِزه» شود حرام است؛ بلکه در غیر این صورت نیز، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

شایان ذکر است، در این حکم فرقی ندارد پیشنهاد ازدواج به صورت حضوری باشد یا غیر حضوری؛ به صورت شفاهی باشد یا از طریق ارسال پیام و مانند آن.

ج۴، مسئله ۶۳ . اگر مردی زن شوهر‌داری را فریب داده و از او بخواهد حقوق زناشوئى شوهرش را رعایت نکند تا به این جهت شوهر، وی را طلاق داده و زن با آن مرد ازدواج کند، با انجام این کار، هر دو معصیت بزرگی مرتکب شده‌اند، هرچند طلاق و ازدواج بعدی صحیح است.

حکم مواردی که صحّت عقد ازدواج محلّ اشکال است

ج۴، مسئله ۶۴ . اگر عقد ازدواج واقع شود، ولی به جهت اختلال در بعضی از شرایط، صحّت آن محلّ اشکال باشد، مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن ترک نشود.

بنابراین، اگر طرفین قصد جدا شدن از هم را ندارند و ازدواجشان شرعاً مانعی نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب به چنین عقدی اکتفا نکرده و دوباره با رعایت شرایط، صیغۀ عقد را اجرا نمایند؛

امّا چنانچه قصد جدایی داشته باشند بنابر احتیاط واجب – با رعایت شرایط – اقدام به اجرای صیغه طلاق در عقد دائم و بخشش مدّت باقیمانده در عقد موقّت نمایند؛

اقسام ازدواج

ج۴، مسئله ۶۵ . ازدواج بر دو قسم است: «ازدواج دائم» و «ازدواج موقّت»؛ ازدواج دائم، ازدواجی است که مدّتی برای آن معیّن نشود و همیشگی باشد و ازدواج موقّت آن است که مدّتش محدود و معیّن باشد و هر یک از این دو قسم، احکام و شرایطی دارد که در مسائل بعد بیان می‌شود.

شرایط زوجین

ج۴، مسئله ۶۶ . زن و مردی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، باید دارای شرایط ذیل باشند:

  • ۱. از محارم یکدیگر یا کسانی که ازدواج با آنان باطل است، نباشند؛
  • ۲. با اختیار (بدون اکراه) اقدام به ازدواج نمایند؛
  • ۳. بالغ و عاقل باشند و در صورت صغیر یا سفیه یا مجنون بودن، ازدواج با اذن ولیّ شرعی آنان صورت گیرد.

۱. از محارم یکدیگر یا کسانی که ازدواج با آنان باطل است، نباشند

ج۴، مسئله ۶۷ . ازدواج با محارم نسبی، سببی و رضاعی و سایر کسانی که ازدواج با آنان حرام یا باطل است، مانند زنی که در عدّۀ دیگری است یا خواهر زن یا زن شوهردار، صحیح نیست.

توضیح این موارد در مبحث مربوط به آنها، خواهد آمد.

۲. با اختیار خود اقدام به ازدواج نمایند

ج۴، مسئله ۶۸ . برای آنکه ازدواج صحیح باشد، زن و مرد در صورتی که در امر ازدواج مستقل هستند و کسی نسبت به آنان شرعاً ولایت ندارد،[۱۴] باید با اراده و اختیار خود اقدام به ازدواج نمایند و کسی یکی از آن دو یا هر دو را وادار به ازدواج نکرده باشد. بنابراین، ازدواج فرد «مُکْرَه» باطل است.[۱۵]

ج۴، مسئله ۶۹ . اگر زن و مرد، یا یکی از آن دو را به ازدواج وادار نمایند، ولی بعداً نسبت به عقدی که واقع شده ابراز رضایت نموده و آن را اجازه دهند عقد صحیح می‌باشد، هرچند احتیاط مستحب آن است که عقد را دوباره بخوانـند.

ج۴، مسئله ۷۰ . اگر زن و مرد قلباً راضی به ازدواج باشند – هرچند تظاهر به نارضایتی نمایند – عقدی که توسط آن دو یا وکیل آنها واقع می‌شود، صحیح است.

۳. بالغ و عاقل باشند یا عقد با اذن ولیّ شرعی آنان باشد

ج۴، مسئله ۷۱ . از شرایط زوجین آن است که بالغ و عاقل باشند[۱۶] و در صورت صغیر یا سفیه یا مجنون بودن لازم است ازدواج با اذن ولیّ شرعی آنان صورت گیرد که توضیح آن در مبحث «اولیای عقد» خواهد آمد.

[۱] . نور، آیۀ ۳۲.
[۲] . روم، آیۀ ۲۱.
[۳] . وسائل الشیعه، ج۲۰، ابواب مقدّمات النکاح و آدابه، باب۱، ص۱۴، ح۴ .
[۴] . همان، باب۲، ص۱۸، ح۱.
[۵] . من ‌لایحضره‌ الفقیه، ج۳، باب فیمن ترک التزویج مخافة الفقر، ص۳۸۵، ح۴۳۵۳ .
[۶] . وسائل الشیعه، ج۲۰، ابواب مقدّمات النکاح و آدابه، باب۲، ص۱۹، ح۴
[۷] . همان، باب۱۲، ص۴۵، ح۱ .
[۸] . همان، ص۴۵، ح۲.
[۹] . همان، ص۴۵، ح۳
[۱۰] . همان، ج‌۸، أبواب بقیّة الصلوات المندوبة، باب۳۶، ص۱۴۳، ح۱.
[۱۱] . یا آنکه رجاءً دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعد از حمد، سوۀ یس قرائت نماید و بعد از نماز حمد و ثنای خداوند متعال را به‌جا آورد و بگوید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنی زَوْجَةً صَالِحَةً وَدُوداً وَلُوداً شَکُوراً قَنُوعاً غَیُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَکَرَتْ وَإِنْ أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَإِنْ ذَکَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَإِنْ نَسیتُ ذَکَّرَتْ وَإِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَإِنْ دَخَلْتُ عَلَیْهَا سُرَّتْ وَإِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنی وَإِنْ أَقْسَمْتُ عَلَیْهَا أَبَرَّتْ قَسَمی وَإِنْ غَضِبْتُ عَلَیْهَا أَرْضَتْنی یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ هَبْ لی ذَلِکَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُکَ وَلَا أَجِدُ إِلَّا مَا قَسَمْتَ لی»؛ بحار الأنوار، ج‌۱۰۰، ابواب النکاح، باب۶، ص۲۶۸، ح۱۸.
[۱۲] . استخاره با قرآن و تسبیح و مانند آن.
[۱۳] . حکم مذکور در مورد سایر اقسام عدّه، مثل عدّۀ وفات و عدّۀ عقد موقّت جاری نمی‌شود.
[۱۴] . افرادی که دارای ولایت شرعی در امر ازدواج هستند و تفصیل موارد ولایت آنان در مبحث «افرادی که در امر ازدواج ولیّ شرعی محسوب می‌‌شوند» خواهد آمد.
[۱۵] . توضیح بیشتر در مورد «اکراه»، در فصل «طلاق»، مسائل «۴۸۹ و بعد از آن» ذکر می‌شود.
[۱۶] . در ازدواج دختر بالغۀ رشیدۀ باکره، اذن ولیّ شرعی وی لازم است که تفصیل آن در مبحث «افرادی که در امر ازدواج ولیّ شرعی محسوب می‌‌شوند» ذکر می‌شود.